Wednesday, December 24, 2008

گذری برسرزمین بختیاری-3-همراه با جهانگردان



جهانگرد نخست: جناب ناصر خسرو قبادیانی
رویکرد نگارنده بر جدایی جهانگردان ومسافران از جغرافی دانان وجغرافی نویسان است وازاینرو باوجود نوشته های کهن تر از سفرنامه ی ناصر خسرو،سراغاز را ،ایشان قرارداده ایم.
اما ناصر خسرو که شرق وغرب وشمال وجنوب –به تقریب-جهان اسلام را درنوردیده استفدر عبور از سرزمین های لر نشین کهگیلویه وبویراحمد وبختیاری،پس از آنکه از راه دریا به بندر مهروبان در جایی درشمال غرب بندر دیلم ،میرسد به ارجان میرود.-(ارجان =ارگان =ارغان و..شهری اباد وبزرگ در 15 کیلومتری شمال بهبهان امروزی بوده است که بدستور قبادساسانی ساخته میشود وآنرا "قبادکرد" نامید.)وپس از استراحتی کوتاه از راه کوهستان به سوی لوردگان واصفهان می رود.به نقل از سفرنامه…بکوشش دکترمحمد دبیرسیاقی-ص165….واول محرم از آنجا برفتیم وبراه کوهستان روی به اصفهان نهادیم.درراه بکوهی رسیدیم .؟.دره تنگ بود.عام گفتندی این کوه را بهرام گور به شمشیر بریده است وآن را -شمشیر برید-می گفتند.وآنجا آبی عظیم دیدیم که از دست راست ما از سوراخ بیرون می اید واز جایی بلند فرو می دوید وعوام می گفتند این اب به تابستان مدام می اید وچون زمستان شود بازایستد ویخ بندد.به لوردغان رسیدیم که از ارجان تا انجا چهل فرسنگ بود.
واین لوردغان سرحد پارس است.واز انجا به خان لنجان رسیدیم.-پایان نقل.
شوربختانه ناصر خسرو به جزئیات ونام ها وجای های دیگری از این مسیر چند ده فرسنگی ،اشاره نکرده است واین البته دوراز انتظار است.ارگان ولردگان را که یکی روبه نیستی رفته ودیگری روبه پیشرفت،میشناسیم اما آن آب عظیم وآن کوه شمشیر بریده!را …نگارنده در سفری از مسجد سلیمان به شهرکرد از مسیر –مسجد سلیمان –اندیکا-تنگ شلال-رگ منار-شیمبار-چلو-تاراز-بازفت…در عبور شرقی –غربی از کناره ی رودخانه ی بازوفت،در ساحل راست یا جنوبی آن رودخانه کوهی را با ان ویژگی دیدم که مردم انجا آنرا کوه سفید یا –شمشیر بریده-می گفتند .جای شمشیر که از کیلومتر ها دور از آن بخوبی دیده میشد را به ضربه ی شمشیر حضرت علی-درود خدا بر او-میدانستند. اما آبهای برسرراه ناصرخسرو بترتیب از ارگان به سوی لردگان، به این شرح می باشد.
1-رودخانه ی مارون:این رود که نامهای دیگری هم داشته است پس از عبور از شهر تاریخی ارگان –با پل بزرگی که هنوز پایه هایش را می شود دید-در جنوب رامهرمز با رود الا یکی شده ودر خور دورق به دریای پارس میریزد.
2- آب گرم:از کهگیلویه بسوی شرق جاریست ودر جنوب لردگان به اب خرسان می پیوندد و آنسو تر به کارون می ریزد.
3- رود خرسان: این رود نیز به موازی آب گرم از یاسوج به شرق میرود وپس از آنکه با آبگرم یکی میشود به کارون میریزد.
4- آخرین رودخانه در این مسیر رودخانه ی لردگان است که از جنوب شهر عبور کرده وبا آبهای مسن ودوآب (یا آب بازوفت وسرخون) یکی شده وبه تقریب در نقطه ی مشترک مرزی سه استان لرنشین خوزستان وکهگیلویه وبویراحمد وچهامحال وبختیاری-کارون را شکل داده وبسوی دشت خوزستان ودرپایان اروندرود پیش میرود.
از انجا که گشودن این معما ها ویافتن این مسیر می تواند بجز کار ی پزوهشی ،لذت بخش نیز باشد ،دوستان وهمتباران را به یاری می خواند.جهانگرد بعدی ،پور یا پسر بتوته (یا همان ابن بطوطه ی معروف خواهد بود.)

No comments: